نونِ نوشتن

بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم

نونِ نوشتن

بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم

۲ مطلب با موضوع «کتابخوانی» ثبت شده است

پیش نوشت: ایده اصلی این متن از خبر مبتلا شدن مریم میرزاخانی به سرطان اومد تو فکرم. ریاضیدان 40ساله با کلی افتخارات که میدونید(اگر نمیدونید هم خب مطالب و گفت و گوهایی ازش میتونید در اینترنت ببینید).امیدوارم که حالش رو به بهبودی باشه یا حداقل سرطان خوش خیمی باشه تا بتونه مداوا بشه و به وضعیت عادی برگرده.

متن اصلی: سی تی اسکن رو میبینم. به دقت نگاه میکنم و می شمارم؛ یک، دو، سه و ... ده تا غده در کبدم هست. تشخیص پزشکان سرطان لوزالمعده است.صرفا 4درصد از افراد میتونن ازین بیماری جا سالم به در ببرند. عمدا فعل های بالارو با اول شخص مفرد نوشتم تا بدونیم هرکدوم از ما میتونیم روزی در اون وضعیت باشیم. فرض کنید 3تا بچه پنج، سه و یک ساله هم داشته باشید و فقط شش ماه در این دنیای فانی فرصت زیست داشته باشید؛ با زن/مرد مورد علاقه تون هم ازدواج کرده باشید و بدونید آخرین تولدش رو میتونید جشن بگیرید یا همسرتون آخرین هدیه تولدتون رو باید بهتون بده؟(خیلی تلخ شد؟!) خب الان چیکار میکنید؟ برای این فرصت باقی مانده چه چیزی میاد توذهنتون؟

امروز شاید بعد مدت ها نشستم و کتابی رو تموم کردم. کتاب ((آخرین سخنرانی)) از رَندی پُش استاد علوم کامپیوتر دانشگاه کارنگی ملون که در 47 سالگی فهمید سرطان لوز المعده اش به مرحله بدون درمان رسیده و باید حیات فانی را بدرود گوید .وقتی این رو میفهمه که فقط 6ماه فرصت داره دو راهکار میاد جلوش: یا اینکه با غم و غصه و اندوه این فرصت رو  بسوزونه یا هم اینکه تجربیات و آموخته هاش رو مثل انداختن یه نامه توی بطری به دریا، به دست آیندگان و بچه هاش برسونه. اون به خوبی میدونسته که مرگ انسان هارو متمایز نمیکنه چون به هرحال همه میمیرن اما همه زندگی نمی کنند. ازهمون روز ها شروع میکنه به ضبط ویدیو هایی برای بچه هاش در آینده بدونن پدرشون چی فکر میکرده و قرار بوده چیا بهشون بگه(البته که همش رو نمیشه تو ویدیو ضبط کرد و گفت). و همچنین دانشگاه کارنگی ملون برای همه استاد ها درزمان بازنشستگی سخنرانی ترتیب میداده تا  دستاورد های حرفه ای و شخصیشون رو ارایه بدن. فرق ایشون با بقیه این بود که این واقعا آخرین سخنرانی ش بوده. کتاب در 6 فصل تنظیم شده و راجع به نحوه مواجهه شدن با این بیماری و نقش جِی (همسرش) و نحوه گذران زندگی و ماجراها و درس های آموخته ش از زندگی است. این کتاب در بهبود مدل ذهنی شما در نوع نگاه به مرگ،زندگی و کودکی و نحوه رویاپردازی بسی موثر خواهد بود. درضمن رندی از اینکه سرطان گرفته تا اینکه با ایست قلبی یا تصادف مواجه بشه راضی تره. چون بهش چند ماه فرصت این رو داده که تدریجی از خانواده ش جدا بشه، با همسرش به سفرهایی بره که اصلا قبلا نمیرفته و قدر زندگی رو بسیار بسیار بیشتر بدونه. البته روز ها وشب های بی قراری زیادی هم داشتن و همه چیز هم به خوبی و خوشی نبوده اما استقامت و پایداری ش مثال زدنیه.در جهت حمایت از ناشر و مترجم و بخش نشر چه بهتر که کتاب رو بخرید و بخونید.

آخرین سخنرانی،نشر دایره،مترجم صدیقه ابراهیمی

. . . .دیوارهای بلند را نساخته اند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند. دیوارها را ساخته اند تا با سخت کوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم هستند. دیوارها مانع ما نیستند. دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازه ی ما، رویاهایشان را دیوانه وار دنبال نمیکنند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۲۲:۵۲
بهنام فلاح

   کتاب گفت و شنود هایی در ریاضیات(Dialogues on mathematics) نوشته ی ریاضیدان مجارستانی، آلفرد رنیی شامل 3 گفت و گوی منطقی، علمی و ساده در باب معنای ریاضیات است. نویسنده به شیوه ی افلاطون و با بهرهه گیری از تخیل خویش و نیز تاریخ علم و فلسفه گفت و گوهایی را میان جوینده ای کنجکاو و استادی حکیم شکل داده استت که در ضمن آن به محتوای تفکر ریاضی و اندیشه ی انتزاعی می پردازد. فایده ی اینگونه اندیشیدن را بیان می کند و به سوالاتی که در ذهن خواننده شکل می گیرد گاه با تمثیل و عموماً با استدلال هایی دقیق پاسخ می دهد.

     به نظر من آنچه جامعه ی ما و هر جامعه ای برای پیشرفت(این واژه خود برای اهل اندیشه معنایی گسترده و حتی چند بعدی دارد)  نیاز دارد، رشد اندیشه ی مستقل و آزاد در فرد-فرد اعضای آن جامعه است. این اندیشیدن که عالی ترین نوع آن در ریاضیات متجلی می شود هرچند سهل و آسان به دست نمی آید ولی در هر جوینده ی عاشق دانستنی توان دست یابی و التذاذ از آن هست. هیچ قدرتی و در هیچ عصر و دوره ای نتوانسته است انسان اندیشمند را (در معنای مستقل و آزاد اندیش و در حقیقت اندیشمند واقعی ) در بند بیاورد و او را زبون سازد. به او زهر می نوشانند، او را در آتش می افکنند ولی یارای خاموش کردن ندای اندیشه ی انسان نبوده، نیست و نخواهند بود:  "بهشت ما جنگل شوکران هاست/ و شهادت ما را پایانی نیست."

     بیش از این در مورد کتاب توضیح نمی دهم تا ذهنتان بوی نگرشم بدان را نگیرد. به تمامی بر این امر آگاهم که کتاب برای هر خواننده ای رنگ و بوی خودش را دارد، رنگ و بوی حقیقت در هیات دنیای درون انسان هایی به تمامی متفاوت و به طرز شگفت انگیزی شبیه! همین است که معرفی کتاب شاید از دشوارترین کارهاست. و به قول دوستم، بهنام فلاح، گفتن این جمله به کسی که: کتاب بخوان! شاید بد ترین و بی معناترین کاری باشد که در راستای رواج کتابخوانی انجام داده ایم .ما تنها در تولد تصمیم کتاب خواندن افراد جز قابله ای یاری دهنده چه توانیم بود؟

     ذیلاً قطعه ای از گفت و گوی فرضی با گالیله را در قالب عکسی از برگی از این کتاب ارزشمند آورده ام. با توجه به اینکه اولین و آخرین چاپ این کتاب متعلق به سال 1373 شمسی است، فلذا علاقه مندان می توانند فایل آن را از سایت http://www.parsbook.org دانلود نمایند. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۴
آران نصیری