نونِ نوشتن

بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم

نونِ نوشتن

بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم

استثمارِ خود

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۱۵ ب.ظ

     چشمِ گربه ای! دماغ های سربالا! بدن های پهلوان پنبه ای! چهره های نقاشی شده! گوش الاغی! رژیم های غذایی طاقت فرسا! مکمل ها و هورمون های غیراستاندارد گوناگون و...                                                  

     مواردی ازین ها را همه ی ما در زندگی روزمره مان میبینیم،از جراحی چشم گربه ای در تهران که چشم و دم ابرو ها بالاکشیده می شود و 12میلیون تومان ناقابل خرج دارد، تا رژیم های غذایی سخت که غالبا مبنای پزشکی ندارند وعکس از هایی از شکم سیکس پک در اینستاگرام که با مکمل و هورمون برای مقاصدی به نمایش عموم گذاشته می شود. بلی. . . این ها برشی از جامعه ی امروز ما هستند، نوعی تلاش برای جذاب تر و متمایز تر بودن، برای ارضای حس چشم و هم چشمی و تبدیل شدن به سوژه ای  دلفریب در نظر جنس مخالف، تقویت حس مقبولیت در میان گروه های همسان اجتماعی یا طبقه اجتماعی خود.

     شاید ما، جمع و جامعه ای هستیم که نظام زیبایی شناختی جدیدی را بوجود آورده ایم، دنیای گوشت آلودی ساخته ایم که کارکرد جنسی بدن روز به روز در آن افزایش می یابد، و برسایر کارکرد های جسم مان سایه می اندازد، تناسب اندام در درجه اول برای سلامتی و تندرستی نیست بلکه رقابتی اجتماعی برای کسب حیثیت اجتماعی بیشتر و جنسی تر جلوه دادن اندام است. چهره و صورت به این دلیل که در کشور ما امکان نمایانگری و عریانی بیشتری دارد، به جولانگاهی برای جرح و تعدیل و دستکاری بدل گشته است به صورتی که دختران کم سن وسال بیشتری با چهره هایی که شبیه بوم نقاشی اند در خیابان ها به چشم می خورند.(آمار های غیر رسمی از حدود 100تا200هزار عمل جراحی زیبایی بینی و هفتمین کشور مصرف کننده مواد آرایشی در جهان حکایت دارند).

     طبقه اجتماعی به بخشی از جامعه اطلاق می شود که به لحاظ داشتن ارزش های مشترک،  منزلت اجتماعی معین، فعالیت های دسته جمعی، میزان ثروت و نیز آداب معاشرت، با دیگر بخش های همان جامعه متفاوت باشد. معمولا سه شاخص درآمد، شغل و میزان تحصیلات در کشور های توسعه یافته به عنوان شاخصه تعیین طبقه اجتماعی بکار می روند(در کنار مذهب، نژاد، ملیت، جنس، محل سکونت و پیشینه خانوادگی) طبقات برای مشخص کردن خود وتمایز خود از طبقه دیگر، از نماد های منزلتی مانندخودرو، جواهرات و املاک و ساعت های گران قیمت استفاده می کردند. شاید نماد منزلتی جامعه کنونی ما بدن و کالبد انسانی است. دیگر پوست نه به عنوان یک هستی مادی که ارگان های داخلی را در برمی گیرد، بلکه(کالبد جسمانی) به عنوان نمادی که در صدد تثبیت قدرت و شان و منزلت است شناخته می شود.

     افرادی که از خلال بدن، با بدن و به بدن فکر می کنند، روز به روز سپهر اجتماعی ایران را پر می کنند، بدن و روکش پوست از آن ماست، انقباضش با رژیم های لاغری و جراحی های سخت و انبساطش با افزودن غیر عادی حجم عضلات و ورزش های سنگین، استثمار خودمان است، با خودمان مهربان باشیم؛ مسالمت آمیز برخورد کنیم و قبل از آنکه دوستمان بدارند، خودمان را دوست داشته باشیم. شاید بد نباشد چشم هایمان را هم بشوییم، در پایان جمله اسکار وایلد به ذهنم رسید: "ما در عصری زندگی میکنیم که ضروریات زندگی مان، چیزهای غیر ضروری هستند."

     پ.ن: برخی از کلمات و ایده های این متن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آرمان شهرکی جامعه شناس باسواد  کشورمان گرفته شده است.

 

     چشمِ گربه ای! دماغ های سربالا! بدن های پهلوان پنبه ای! چهره های نقاشی شده! گوش الاغی! رژیم های غذایی طاقت فرسا! مکمل ها و هورمون های غیراستاندارد گوناگون و...                                                  

     مواردی ازین ها را همه ی ما در زندگی روزمره مان میبینیم،از جراحی چشم گربه ای در تهران که چشم و دم ابرو ها بالاکشیده می شود و 12میلیون تومان ناقابل خرج دارد، تا رژیم های غذایی سخت که غالبا مبنای پزشکی ندارند وعکس از هایی از شکم سیکس پک در اینستاگرام که با مکمل و هورمون برای مقاصدی به نمایش عموم گذاشته می شود. بلی. . . این ها برشی از جامعه ی امروز ما هستند، نوعی تلاش برای جذاب تر و متمایز تر بودن، برای ارضای حس چشم و هم چشمی و تبدیل شدن به سوژه ای  دلفریب در نظر جنس مخالف، تقویت حس مقبولیت در میان گروه های همسان اجتماعی یا طبقه اجتماعی خود.

     شاید ما، جمع و جامعه ای هستیم که نظام زیبایی شناختی جدیدی را بوجود آورده ایم، دنیای گوشت آلودی ساخته ایم که کارکرد جنسی بدن روز به روز در آن افزایش می یابد، و برسایر کارکرد های جسم مان سایه می اندازد، تناسب اندام در درجه اول برای سلامتی و تندرستی نیست بلکه رقابتی اجتماعی برای کسب حیثیت اجتماعی بیشتر و جنسی تر جلوه دادن اندام است. چهره و صورت به این دلیل که در کشور ما امکان نمایانگری و عریانی بیشتری دارد، به جولانگاهی برای جرح و تعدیل و دستکاری بدل گشته است به صورتی که دختران کم سن وسال بیشتری با چهره هایی که شبیه بوم نقاشی اند در خیابان ها به چشم می خورند.(آمار های غیر رسمی از حدود 100تا200هزار عمل جراحی زیبایی بینی و هفتمین کشور مصرف کننده مواد آرایشی در جهان حکایت دارند).

     طبقه اجتماعی به بخشی از جامعه اطلاق می شود که به لحاظ داشتن ارزش های مشترک،  منزلت اجتماعی معین، فعالیت های دسته جمعی، میزان ثروت و نیز آداب معاشرت، با دیگر بخش های همان جامعه متفاوت باشد. معمولا سه شاخص درآمد، شغل و میزان تحصیلات در کشور های توسعه یافته به عنوان شاخصه تعیین طبقه اجتماعی بکار می روند(در کنار مذهب، نژاد، ملیت، جنس، محل سکونت و پیشینه خانوادگی) طبقات برای مشخص کردن خود وتمایز خود از طبقه دیگر، از نماد های منزلتی مانندخودرو، جواهرات و املاک و ساعت های گران قیمت استفاده می کردند. شاید نماد منزلتی جامعه کنونی ما بدن و کالبد انسانی است. دیگر پوست نه به عنوان یک هستی مادی که ارگان های داخلی را در برمی گیرد، بلکه(کالبد جسمانی) به عنوان نمادی که در صدد تثبیت قدرت و شان و منزلت است شناخته می شود.

     افرادی که از خلال بدن، با بدن و به بدن فکر می کنند، روز به روز سپهر اجتماعی ایران را پر می کنند، بدن و روکش پوست از آن ماست، انقباضش با رژیم های لاغری و جراحی های سخت و انبساطش با افزودن غیر عادی حجم عضلات و ورزش های سنگین، استثمار خودمان است، با خودمان مهربان باشیم؛ مسالمت آمیز برخورد کنیم و قبل از آنکه دوستمان بدارند، خودمان را دوست داشته باشیم. شاید بد نباشد چشم هایمان را هم بشوییم، در پایان جمله اسکار وایلد به ذهنم رسید: "ما در عصری زندگی میکنیم که ضروریات زندگی مان، چیزهای غیر ضروری هستند."

     پ.ن: برخی از کلمات و ایده های این متن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آرمان شهرکی جامعه شناس باسواد  کشورمان گرفته شده است.

 

 

نظرات  (۳)

مصادیقی که به درستی اشاره کردید نزد جامعه شناسان به ناهنجاری تعبیر می شود ، الآن که تعمق می کنم دیگر این موارد ناهنجاری نیست ، هنجار های نسل جدیدی است که در پی گسست میان نسلی به دنبال باز تعریف هویتی خود است ، نسل جدید را ملامتی نیست ، فرایند معیوب جامعه پذیری و کنترل اجتماعی در جامعه ایران عامل اصلی این گونه رفتار هاست ، علل مشکلات ما نه در فراتر از مرزها که درون جامعه ایرانی است .
همیشه و همواره یک جامعه به دنبال یک ارزش و آرمان میباشد و گاها این ارزش و آرمان سبب رقابت میان افراد جامعه می گردد.
چیزی که شما فرمودید یک مصداق از بحران عظیم تجمل گرایی جامعه کنونی ایران می باشد، جامعه ای که در آن ارزش هر فرد به موبایل آیفون، لباس برند، خانه مجلل، مهمانی های آنچنانی و...  می باشد.
اتفاقا این مسئله ای بود که چند روز پیش من را به شدت به فکر وا داشته بود.
آمیز که واضح می باشد این است که ما در جامعه خود ارزشهای والای خود را نشناساندیم و از آنها به خوبی صیانت نکردیم! جامعه به آرمان و ارزش نیاز دارد و اگر نخبگان جامعه ارزشهای صحیح را در جامعه باب نکنند قطعا شاهد بروز ناهنجاریها خواهیم بود...
و من الله توفیق
۲۱ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۱۸ سید مصطفی زمانی
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر ...  کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی